-
چهارم فروردین 1395
چهارشنبه 4 فروردینماه سال 1395 18:56
بهار از دنده ی چپش بلند شده انگار .. کاش بچرخد ! ........ دلتنگی در من ارثی ست..
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 25 دیماه سال 1394 16:42
آنجا.. پشت دیوارها.. خبری از جمعه نیست شاید. و این گاهی چه خوب است.. هفته های بی جمعه! و گاهی هم نه .. که باید جمعه باشد تا فرق روزهای دیگر را بدانیم با جمعه! هرچه باشد ، دوست داشتن ، جمعه ندارد.. و این خیلی خوب است. دوستت دارم . همین ظهر جمعه ای که قفسه های کتاب را ریخته ام روی فرش .. کوروش یغمایی می خاند " غم...
-
مشهد 13 تا 18 دی 1394
پنجشنبه 17 دیماه سال 1394 22:24
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 خردادماه سال 1394 17:19
میخواند : شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان.. میخواند و یک سال گذشته است از سوم خرداد 93 یک سال از امضاها یک سال از قند و نبات یک سال از تنظیم باد لاستیک! یک سال از توت فرنگی یک سال از انگشتر یک سال از "بله" و پر بود دل مان از شادی و غمی که نمیدانم برای چه پر بودم از سکوت..از...
-
1393/4/29
چهارشنبه 1 مردادماه سال 1393 23:26
می گویند فاصله ی گذشته و حال ، یک چشم بر هم زدن است فقط ! اما ؛ من با یک چشم بر هم زدن به امروز نرسیده ام ! من هر دقیقه را شصت بار که نه ، ششصد بار پلک رقصانده ام تا برسم به روزهایی که ساعت اتاق ، از تیک تاک به پایکوبی برسد! و چه دست و پای کوچکی دارم هنوز برای ایـــــــــــــــــــــن همه راه! * "سبحانک یا لا اله...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 اسفندماه سال 1392 23:18
سال 92 با هدیه ای زیبا .. این گل ِ بنفش ِ زیبا شروع شد و دست در دستمان راه افتاد که از سومین سیزده ِ خرداد بگذریم .. از تابستان .. از ششمین سوم ِ آذر .. از زمستان .. از 365 بار عاشقی .. 365 بار دلتنگی .. 365 بار زنده گی .. و برسیم به امروز .. امروز که همه ی نشدن ها و نبودن ها آخرین نفس هایشان را می کشند .. و بهار می...
-
جشن تولدم :)
سهشنبه 1 بهمنماه سال 1392 00:07
یک ِ بهمن امسال ، نقطه بر خط های بسیاری ست .. و سر ِ خط های بسیاری ! چانه ام را روی دست هایم گذاشته ام .. نگاهم را به سقف اتاق نشانه رفته ام .. و برای دفتر املای تمام بیست و چند سالگی ام که پر از 20 شده ، رسیدنِ جایزه ای را طلب دارم .. طلبکارم ! . . . تولد قشنگم مبارک :) بــــــــــــــــــــــــــــــــــــعله ؛)
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 15 آذرماه سال 1392 13:44
من و انگشتانم که باید مواظبشان باشم من و چشم هایم که هنوز باید باز بمانند من و گونه ام که نباید چال َش پر شود خسته ایم! من اگر لازم نبود انسان باشم در یک چشم به هم زدن سنگ می شدم! یا سگی که رد کفش های روی برف را بو می کشد یا مگسی که اجازه ی نشستن در هیچ جا ندارد اما دست و پا دارم و اجازه ی نشستن و اجازه ی رقصیدن دهان...
-
امروز..سوم آذر نود و دو
یکشنبه 3 آذرماه سال 1392 22:32
ششمین آذر را هم در تقویم این سال ها ستاره زدیم .. این سال هایی که سال! شدنشان را باور نمی کنم.. و هیچ اصراری ندارم که باور کنم!..تنها اصرارم بر این است که بگذرند این روزهای شیرین .. این روزهای بسیار شیرین بگذرند و برسم به روز خوشی که تمام گل های جهان و تمام عسل های جهان .. و صدالبته خوشبوترین و مرغوب ترین شان .....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 مهرماه سال 1392 18:29
پاییز یک هزار و سی صد و نود و دو هم رسید.. پاییزی که آمدنش را به تمنا نشسته بودم .. خوش آمدی .. و من همچنان دلم انار می خواهد انار ز دست یار می خواهد کنار این دو ... بهار می خواهد
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 شهریورماه سال 1392 17:25
تنها همین یک چیز! چشم و دل می بندم به " یا غفور یا رحیم " اردیبهشت 93 از این روزها باید شروع شود وگرنه... وگرنه پاییز می شود بهار.. دعا کنید اردیبهشت من وزیدن بگیرد .
-
فصل ِ نو رس
دوشنبه 7 مردادماه سال 1392 13:58
اگر دری میان ما بود میکوفتم درهم میکوفتم اگر میان ما دیواری بود بالا میرفتم پایین میآمدم فرو میریختم اگر کوه بود دریا بود پا میگذاشتم بر نقشهی جهان و نقشهای دیگر میکشیدم اما میان ما هیچ نیست هیچ و تنها با هیچ هیچ کاری نمیشود کرد* * شعر از شهاب مقربین - - - - - - - - - آنقدر دل دل کردم برای رسیدن پاییز ِ...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1392 01:26
با تو هرگز به پایان خویش نمی رسم روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم حرف با برف زدم سوززمستانی را با بخار نفسم وصل به گرما کردم . . .
-
فرصت خوشبختی
یکشنبه 16 تیرماه سال 1392 19:36
" فرصت زیادی تا خوشبختی نمانده " " برای قرعه کشی سکه های طلا ، امتیازتان را افزایش دهید " این روزها هر صبح که چشم باز می کنم ، در اینباکس موبایلم هستند و من نخوانده پاکشان می کنم. آهای آقای همراه اول؟! تا خوشبختی من ، فرصت زیادی مانده .. اصلا تمام آنچه بین من و خوشبختی ام مانده ، فرصت است! آن قدر...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 20:20
هیچ اگر سایه پذیرد ... . . . منم آن سایه ی هیچ .. ---- کاش می شد مثه قالب وبلاگ ، بهاری و پرشکوفه شم!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 13:39
جالب است و شاید کمی عجیب
-
تولدی دیگر *
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1391 01:00
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 عصر 30 دی با نیت "هرچه آید خوش آید" کفش هایم را به خیابان سپردم و ا جازه دادم هرجا دل چرمی شان!می خواهد بروند .. هر میدانی را می خواهد دور بزنند .. هر جا می خواهد بایستند .. اجازه دادم لبم به هرشکل که می خواهد درآید! و او خنده ی کمرنگی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 5 آذرماه سال 1391 21:44
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 " هیچکس فنجان قهوه ام را نخوانده است بی آنکه تو را در آن نبیند هیچکس خطوط کف دستم را ندیده است بی آنکه چهارحرف از اسم تو را بگوید .. بر سر ما چه خواهد آمد در آمد و شدهایمان اکنون که تمامی کافه ها چهره ی ما را به یاد دارند .. همه چیز را می...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 3 مردادماه سال 1391 00:30
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA حساب و کتاب روزها هم که از دستم برود ؛ سیل های دور از انتظار عصرهای تابستان هم که مبهوتم کند ؛ روزهای پرعطش رمضان حتی باشد ؛ یادم نمی رود تقویم خدا ! که چه روزی n اُمین آدمش را به زمین فرستاد تا n اُمین حوا زاده شود! که چاقوی روزگار چگونه تراش خورد و تیز شد و n اُمین سیب...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 خردادماه سال 1391 21:31
از نزدیکی های ناخواسته کم لطف ، می گذرم ... صبور! می گذرم .. آرام! می گذرم ... با چشمان باز! می گذرم ... باید به دوردست ها برسم ... . . آهای دوردست های من ! آهای دوردست های خواستنی ! یک چکه ، دو چکه .. نه تمام جریان زندگی را در گلویم می خواهم ذره ای ناخن خشکی! حتی نه * خاطره ها مقدس اند و خاطرنواز اما سعی می کنم زندگی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 فروردینماه سال 1391 23:17
" مـــرگ در نمی زند ؛ کــــلید می اندازد ! مـــرگ اگر در بزند کـــه مرگ نیست حتمــا مامور مالیات است یــا پستچی و یا مهمان... او چـــهره ای محو دارد و در گلــویش... مــــردگان سرفه می کنند " .. خدایی که هرچه میخواهی میدهی و اعلام رضایت می کنیم و خدایی که هرچه میخواهی نمیدهی و اعلام رضایت می کنیم پشتمان را...
-
هرگز مومنان را وانگذارد خدای
سهشنبه 1 فروردینماه سال 1391 14:55
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 دست به مرکب می برم و هرچه دلپسند را بر کف 1391 میبندم ته فنجان را با خوش ترین نقش قهوه می پاشم و با لبخندی قدم بر راه میگذارم امید که مهربان باشیم و رضایت خدای امسال را برای اجابت خواسته هامان به دست آوریم معجزه ی بزرگ و سبز بهار مبارک ... من نه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 00:00
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 موجودترین بخش زندگی ، روز است . روز است که هر روز ، می بارد روی سرمان ، کف دستمان ، توی دهانمان و برای این بارش مدامش است که رنگین کمان پشتش را هرگز ندیده ایم ! می ایستم ، سر بلند می کنم ، دست بالا می گیرم و دل می سپارم به چِک چِک ِهمیشه اش .. و...
-
من و تو
دوشنبه 12 دیماه سال 1390 00:21
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 " و آنگاه خود را کلمه ای می یابی که معنایت منم و مرا سینه ای که دلم تویی و خود را معبدی که راهبش منم و مرا قلبی که عشقش تویی و خود را شبی که مهتابش منم و مرا شمعی که پروانه اش تویی و خود را انتظاری که موعودش منم و مرا قندی که شیرینی اش تویی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 دیماه سال 1390 14:00
چه غریبانه ای جاری ست بر روزها ؛ هرچه خوشی هم که بزند زیر دل ، ... غصه ، حتی شده الکی ! سراغ می گیرد ازمان ! می آید و می نشیند روی دل ! می گویی بی دلیل گرفته دلت .. و بی چاره می مانی در آرام کردنش .. می گویی بی دلیل .. اما ؛ می دانی بی دلیل نگرفته دلت .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 02:30
و ما در هیجان یک دقیقه بیشتر شب داشتن! یاقوت ها را دانه دانه می کنیم تااااااااا صد ! یلدای شیرین تر ِ 90 مبارک .. خدای تمام شب ها ؛ سپاس
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 آبانماه سال 1390 18:16
یک عصرــِـ جمعه ی پاییزی یا یک عصر ، جمعه ی پاییزی زندگی نیز همان اندازه حساس است به نشانه ها ؛ که جملات ! ... صرف نظر از جمعه بودنش ، هر عصری می تواند پاییزی باشد !
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 13 آبانماه سال 1390 20:53
این که ایـــــــــــنقدر پاییز -- پاییز می کنم برای همین دل گرفتن های بی دلیل و لذیذش است ؛ مردمک جان !
-
پاییز می وزد ~
سهشنبه 26 مهرماه سال 1390 14:56
یک من یک تو .. و دو تا خرمالو
-
...
جمعه 8 مهرماه سال 1390 18:13